سه شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۵، ۱۲:۵۰ ب.ظ
سلام و تبریک عید
امسال را هم نه چندان متفاوت از سالهای پیش شروع کردم ،
با خستگی از یک عالمه تکاندن و رفتن و شستن و مرتب کردن
وبعدش هم ماچ و موچ و قطاب و بادوم هندی و جوجه زعفرونی و...!
و باز هی یواشکی دلم لرزید
که نکند این رسم زندگی نباشد
و نکند حرمت فروردین و اینهمه بوی مست و رها در هوا را میشکنیم با اینهمه تکرار طوطی وار و کسل کننده
و نکند اندیشه ای که با وحشت از آن میگریزیم تا مبادا ناشکری باشد
همان ندای درون بینواست که قدر و قیمتش شنیده شدن است و بیش از آن .
خلاصه که چهل سالگی گرهی از این سوالات هر ساله نگشود.
با همه اشتیاقی که به پاکیزگی و رفع انباشتگی و دگرگونی و دیدار و مزه های خوب و لذت و شادی و ماچ و موچ و ...دارم،
گاهی بدجور متقاعد میشوم
که اسفند را خانه تکانی بر باد می دهد
و فروردین را ابتذال مهمون بازی کلیشه ای و تعطیلی افسار گسیخته.
این از این!
آخیش راحت شدم!
۹۵/۰۱/۱۷