گاهی من...

روزنوشته ها

گاهی من...

روزنوشته ها

گاهی من...
آخرین نظرات
دوشنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۵، ۰۶:۳۶ ب.ظ

چه کردی با خودت ...

یکی می گفت مثل زیتون می مونه !

اولش نمی تونی بخوری

بعد خوشت میاد 

بعد معتادش میشی!

اولین بار که همکارم گفت از ترانه های محسن چاووشی خوشش میاد

(و بلافاصله بدون این که بپرسه مایل هستم یا نه)

موبایلشو تو حلقم کرد که گوش بدم! 

بعد چند ثانیه پسش دادم،

گفتم خوشم نیومد!

تازه همون لحظه هم، خودش

از نظر سطح سلیقه و زیبایی شناسی!

 چند درجه پیش چشمم سقوط کرد !

اما امان از روزگار و رفقای ناباب و نوجوان داری!

شنیدن جسته گریخته و غالبا ناخواسته 

بالاخره گرفتارم کرد،

گو این که چاووشی گوش کنهای اساسی

علاقه زیادی به هم گوش کن دارند

و بدون پایه صفا نمی کنند انگار!

حالا مدتها با لذت گوش می کنم، اما ته ته ذهنم احساس می کنم

حق با همون قضاوت اولیه ام بود

و برای آن بخش از شخصیتم که ترانه چاووشی دوست نداشت

بیشتر احترام قایلم!

شعرهای ترانه هایش بعضا داغونند(از جمله فقره ریختن رگ در خون که اخر خلاقیت و ساختار شکنیه!)

بعضیاشم که از شاعرای حسابیه و انصافا خوب انتخاب می کنه

اما با بعضیهاش ارتباط عجیبی برقرار میکنم که نمی توانم خوب بودنش را بپذیرم

و با بدجنسی احساس می کنم 

خواننده و حتی شاعر اتفاقی به آنها رسیده

و حواسش نبوده که دقیقا داره چه میگه!

یعنی فضای ترانه انقدر خش دار و زبر و آشفته و زخمیه

 که اصولا نمیشه باور کرد که کسی دقیقا حواسش به چیزی بوده!


مثلا اون ترم که با بچه های دانشکده کلاس داشتم اون تکه یِ

" من از شکار نکردن

شما از این که شکارم نبوده اید 

شکارید!"  حسابی منو گرفت. انگار دقیقا همونیو می گفت که من بودم.

با" قدیما هر گلی

شناسنامه داشت

تموم می شد و

بازم ادامه داشت..."

از امیر بی گزند هم مثالهای زیادی میشه زد.

"البته یادم نمیره وقتی جوون بود با فوت خورشیدو خاموش می کرد"

خلاصه که دلپذیر است اما اعتماد مرا نسبت به دلم سلب کرده است! 



موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۴/۲۸
نجمه عزیزی

نظرات (۸)

۳۱ تیر ۹۵ ، ۱۷:۰۵ سارا درهمی
به نظرم خیلی «صحیح» بود!
دقیقا حس منم همینه...


همیشه به حس و انتخاب اون لحظه ات احترام بذار رفیق
سلیقه خوب و بد همیشه نسبیه
چاوشی؟!
صداش وحشتناکه...گوش من میترسه.
پاسخ:
عه...په تو هم دوس نداری!  صدرا یه روز تو ماشین گوش میدادیم با مهربانی گفت مامان منم بدم نمیاد ازش ولی خب گوش ندیم دیگه! گفتم چرا؟ گفت آخه ما از اون خونواده هاش نیستیم!!! ما موسیقی سنتی گوش میدیم
در حالی که خودم را به سختی کنترل می کردم گفتم :به نظرت موسیقی سنتی چه خوبیی نسبت به این داره؟ گفت: اون انگار شکلای کامل داره دایره مربع مستطیل اما این مث خط خطیه!
هنگ کردم به جون خودت
در مورد امتحان چیزهایی گفته بودی پای تلفن که این دستگاه داغون ما نصفه نیمه بهم رسوند.به امید پیدا کردنش اومدم ،نبود.
پاسخ:
what?  
که امتحان نظام خوبه و .... 
والا منم هنگ کردم.
خرافاتی نیستم من که ولی بخاطر خودت اسپند دود کن.
بچه های تو معرکه ان 
۰۹ خرداد ۹۶ ، ۱۶:۲۲ طاهره خباری
نجمه جان.
راستش رو بخوای من هم همه‌ی ترانه‌هایی که محسن چاووشی میخونه رو دوست ندارم.
به خاطر علاقه‌ای که به شعرهای موالانا دارم، اولین آلبومی که از چاووشی خریدم و گوش دادم همین آلبوم «امیر بی‌گزند» بود اون هم فقط ترانه‌هایی که شعرش از مولانا بود رو گوش می‌کنم و اون ترانه‌ی «شیدایی» هم شعرش از سعدی بود رو خیلی دوست داشتم و بارها و بارها گوش دادم.
به غیر از این، به عنوان یه سلیقه‌ی کاملاً شخصی، از شنیدن بقیه‌ی ترانه‌های محسن چاووشی خوشم نمی‌یاد و به دلم نمی‌شینه.
با این نظرتون هم موافقم که «رگ‌هام رو تو خونت بریزم» واقعاً یه ترکیب نامفهوم و گنگ و به زعم من نازیبا و بی‌سلیقه هست.
پاسخ:
چه جالب طاهره جان...من اتفاقا به خاطر علاقه ای که به شعرهای مولانا دارم وقتی چاوشی میخونه دوسشون ندارم. اما شعرهای امروزی همین آلبوم را خیلی میپسندم! با این حال همون طور که توی متن نوشتم احساس میکنم یه جای کارم به خاطر این خوش آمدن میلنگد! خوددرگیرم کلا!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی