مبتلایان پاییز...
در پاییزخانه کل کلی بود اندر باب این که:
دین آیا جزئ الهامات بشری است یا ازآنسوها میآید؟
ذهنم درگیر شد اما بعد از زمان کمی آزاد شد،
و خیلی از خودش تعجب کرد
که چرا درگیر شده!
که چطور در وحدت شک کرده
و به دوییت به عنوان یک امکان نگاه کرده است!
روح مادربزرگم خوشحال بادا که آیهی آخر سورهی کهف را یادم داد
و گفت: اگر بخوانی و نیت کنی،
هر ساعتی بخواهی بیدار میشوی!
قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحى إِلَیَّ أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً (کهف/110)
بگو: همانا من بشرى همچون شمایم (جز اینکه) به من وحى مىشود که خداى شما خداى یگانه است. پس هر که به دیدار پروردگارش (در قیامت و به دریافت الطاف او) امید و ایمان دارد، کارى شایسته انجام دهد. و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نسازد.
و میخواندم و بیدار میشدم!
با اینکه چند سالست که منظور حضرت حق در بعضی فرازهای مکتوبش برایم آشکار نیست،
و از این بابت خیلی از دستش دلخورم،
اما عاشق این آیهام و گمان میکنم
لب مطلب دین است!
***
اینم یه ترجمهی آزاد از من:
بابا! منم مث شماهام !
به هممون وحی میشه!
خدامون یکیه خب،
فقط یه تقلب برسونم؟
اگر به بوسیدن روی ماهش مشتاقید
پر از صلح و آشتی باشید در کارهایتان!
به هیچ پفیوزی هم که فقط خودش را لایق آن بوسه بداند
محل نگذارید!