سه شنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۶، ۱۰:۲۹ ق.ظ
هفت رنگش میشود هفتاد رنگ
هستیای درونم، ذوق کرد سر دوباره برگشتن به خانه
و آرتمیسم کمی دلش گرفت.
هی به خودم گفت کار اونیه که تو رو پیدا کنه نه اونی که تو پیداش کنی! گوش نکرد.
باید کمی خلاف میکردم.
در شرایط بد عاطفی همه حق دارند بلکه موظفند کمی خلاف کنند.
کمی بادام و فندق و پسته شور جویدم!
و فهمیدم در مواقع افسردگی بادام از بقیه آجیل بیشتر جواب میدهد،
هم ترد است هم کمی سفت، مزه چرب و شیرین و شورش با هم غوغاست،
یک شکلات تلخ نسبتا بزرگ را ذره ذره و با لذت مزمزه کردم،
پشت بندش هم دو تا چایی پررنگ پر از مزه هل و بهارنارنج دادم بالا.
به بچه ها هم آزاد باش دادم بابت خرید هله هوله آنهم نه از پول عیدیهاشون،
بالاخره افسردگی مادر مسری هست و اگر دیر بجنبد به بچه ها هم سرایت میکند!
خلاصه که عالمی دارد افسردگی ...
***
۹۶/۰۱/۱۵