گاهی من...

روزنوشته ها

گاهی من...

روزنوشته ها

گاهی من...
آخرین نظرات
دوشنبه, ۱۳ آذر ۱۳۹۶، ۱۰:۴۸ ق.ظ

کامنت مارکتینگ!



چقدر این کامنت دخترک در متمم را دوست داشتم.

***


یک عالمه مطلب نوشته و نانوشته در سرم وول میخورد و نمیدانم چرا بخشی از وقتهای بر بادرفته را به برکت نوشتنشان در وبلاگ شکار نمیکنم! 


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۹/۱۳
نجمه عزیزی

نظرات (۳)

۱۵ آذر ۹۶ ، ۲۳:۳۷ سارا درهمی
ماماااااااان میکشمت.
چه جالب :)) بخصوص هم پست و هم کامنت ارتباط خاصی باهم داشتند. موفق و پیروز باشید. 
۰۷ دی ۹۶ ، ۱۳:۵۰ سامان عزیزی
سلام فامیل دور :)
نمیدونستم یه خواهر زاده هم توی متمم دارم.
واقعاً چقدر کامنتش قشنگ بود.
پی نوشت:
البته فقط میخواستم جویای احوال شما بشم چون خواهر زاده تهدید تون کرده بود. گفتم ببینم وبلاگتون علائم حیاتی داره یا نه.
راستی چرا بیشتر نمی نویسین؟
پاسخ:
سلام برادر جان! ممنون از حالپرسیت! زنده ام اما به دلیلی ناشناخته خودم را از لذت ناب نوشتن در اینجا محروم میکنم. جواب سوالت را نمیدانم واقعاً  از ننوشتن ورم کرده ام!  :) جنون آدمیزاد ته ندارد

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی