گاهی من...

روزنوشته ها

گاهی من...

روزنوشته ها

گاهی من...
آخرین نظرات
دوشنبه, ۲۸ تیر ۱۴۰۰، ۰۶:۰۴ ب.ظ

غذا دادن به حیوانات رها، یا دوستی خاله خرسه

چند سال پیش در سفر به لرستان متوجه چیز عجیبی شدم. از راه رسیده‌بودیم و در محوطه‌ی هتل دانشگاه گربه‌هایی بی‌نهایت لاغر دیدم؛ گربه‌هایی که با التماس دلخراشی نگاهم می‌کردند. متحیر بودم که یعنی لابلای این کوه و تپه‌های سرسبز هیچ جک و جانوری که بتواند خوراک این بی‌زبانها شود نیست؟

کسی که وارد بود توضیح داد که اینها گربه‌های سلفی هستند؛ گربه‌هایی که عادت کرده‌اند از ته‌مانده‌ی غذای انسانی و بدون هیچ جستجو و تلاشی تغذیه کنند؛ تابستان که می‌رسد اوضاعشان همین است.

البته ما هم مثل بقیه‌ی خاله‌خرسهای حیوان‌آزار ته‌مانده‌ی غذایمان را برایشان گذاشتیم و نشستیم به تماشایشان و از حس تخدیرکننده‌ی «ما خیلی خوبیم» نشئه شدیم. تماشای نگاه عجیب و سپاسگزارشان حس عجیب و بی‌بدیل و اعتیادآوری داشت که در خاطرم مانده‌است.

 هرچه آگاهی محیط زیستی‌ام بیشتر می‌شود بیشتر متوجه می‌شوم که دورشدن از طبیعت و بازیچه‌کردن آن فقط در قالب آزارهای مستقیم نیست؛ درختی که بی‌شناخت و بی‌برنامه میکاری شاید آبی باشد به آسیاب بیابان‌زایی و شکمی که بدون دیدن تاثیر آن بر کل سیستم سیر می‌کنی شاید به کل و حتی به صاحب همان شکم لطمه‌های پیچیده بزند.

حیوانی که به غذای انسانی (که غذایش نیست) عادت می‌کند خلق و خوی شکارگری خود را کم ‌کم فراموش می‌کند؛ به اتکای این کمکها و دورریزهای غذایی، یافتن غذا از چرخه را جدی نمی‌گیرد و بی‌حساب تکثیر می‌شود. این تکثیر بی‌حساب در جامعه‌ی شهری منجر به قاتل یا مقتول‌شدن حیوان بی‌نوا می‌شود یا اینکه او را راهی پناهگاه‌ها می‌کند.

 

 

 و پناهگاه کجاست؟ اگر مثل من تصور کرده‌اید که باغ حفاظت‌شده‌ایست که سگهای رها خوش و خرم در آن زندگی می‌کنند اشتباه کرده‌اید! روزی که به بازدید پناهگاه شهرمان رفتم دیگر هیچوقت مثل قبل نشدم و برنگشتم به تنظیمات کارخانه!

حیوان بینوا در قفسهای آهنی بزرگ وسط کویر به تفکیک جنسیتی و سنی نگه‌داشته و تغذیه می‌شود تا زمانی که...بمیرد. البته گویا روال بر عقیم‌سازی و رهاکردن بوده ولی از آنجا که عقیم‌سازی کار هزینه‌بری هست به سادگی انجام  نمی‌شود.

آن روز وقتی وارد شدیم چنان التماس ترسناکی در واق واق دستجمعیشان بود که چند ثانیه بیشتر نتوانستم دوام بیاورم و دویدم بیرون؛

آه از این عشق به انواع ستم آلوده‌‌‌‌‌‌ی بشر دو پا!

***

اینجا و اینجا و اینجا هم در این مورد توضیحاتی داده شده است.

***

همه‌ی اینها به کنار وقتی که در سایت آموزشی وزین متمم (که برای بسیاری از جمله من طلایه‌دار تفکر سیستمی و نگرش بالغانه‌ ورای احساسات لحظه‌ایست) تحت عنوان عادتها و رفتارهای مربوط به محیط زیست کامنتی را پرطرفداتر از همه دیدم که سه مورد از پنج اقدامش حول موضوع غذایی دهی به حیوانات رها می‌چرخید فهمیدم که چقدر در مورد این مساله غفلت و کم‌کاری زیاد است.

 

 

 

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۰/۰۴/۲۸
نجمه عزیزی

نظرات (۱)

به اسم دلسوزی چه جنایت هایی را بر این زبان بسته ها روا می داریم 😔😔

پاسخ:
قربانت آزادمهر جان..چه دیر دیدم ببخش.  اونور توی سایت مینویسم:  
najmeazizi.ir

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی