گاهی من...

روزنوشته ها

گاهی من...

روزنوشته ها

گاهی من...
آخرین نظرات
يكشنبه, ۱۰ آبان ۱۳۹۴، ۰۸:۴۵ ب.ظ

روی ماه خداوند را ببوس


تهران پر از دود و دم پر از گرما و ازدحام و بیگانگی را میبخشم...

میبخشم به چند روز دیدار خویشان و مهمان بازیها و الکی خوشیهای مربوطه

و به چند ساعت آلونک دوست که جانم را روشن کرد و روحم را معطر..

غنایم میدون انقلاب هم جمله خوب بود

اما دوتاش خوبتر

 روی ماه خداوند را بوسیدم با کتاب ناب مصطفی مستور

و چقدر خوشم آمد و چقدر دلم خواست این مدلی داستان بنویسم

 و چقدر احساس کردم بلدم این مدلی بنویسم

و چقدر احساس کردم این مدلی داستان نوشتن بهتر از وبلاگ نویسیه...

وبلاگ نویسی مثل بزک دوزک کردن و به خیابانی شلوغ و تاریک رفتن است

هرچند هیچ وقت چنین کاری نکرده ام اما میتونم حسش را حدس بزنم

و شباهتش به نوشتن در فضای بی در وپیکر مجازی را

 انگار چوب حراج به روحت زده باشی...

چهل تا شعرم را که یافتم شاید شهامت کنم کرکره را بکشم پایین

و بروم روی ماه خودم را ببوسم...

کتاب دوم هم "یار پنهان" بود از جان. اسنفورد

کتاب مرجع عمده ای برای زندگی و شغل و تدریسم به نظر میرسد

 

 


برچسب‌ها: کتابهایی که خوانده ام
+ نوشته شده در یکشنبه ۸ تیر۱۳۹۳ساعت ۹:۴۴ قبل از ظهر توسط سایه
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۸/۱۰
نجمه عزیزی

نظرات (۱)

سلام. کتابهایی را که می خونی هی دوباره و سه باره نخون ...اصراف می شه... بفرست من بخونم... بخصوص همین دوتا آخریا.

پاسخ:
اینا مطالب وبلاگ قبلیه هست تاریخو نگاه کن! برات میفرستم به شرطی که قبلیا رو به مقصد برسونی!!

.........

خصوصی نذار خو بابا ! من چه جوری جوابتو بدم؟ بیتا جون منو بالا آورد تا دو کلمه فیت بک بده اون وقت پیش تو تبلیغ می کنه؟! خدمتش میرسم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی