دوشنبه, ۱۱ آبان ۱۳۹۴، ۰۹:۰۷ ق.ظ
حال طبیعت خوب نیست...
کی اینچنین رقص بهار آغاز میکردی؟
برچسبها: شعرهای من
تا یک شکوفه رو کنی صد ناز میکردی!
ای دختر سبز زمین دیروزهای دور...
با بوسه های آسمان لب باز میکردی
در برف و سرمای زمستان میشدی پنهان
با غمزه های دلستان رو، باز می کردی
نازت چه شد؟ مستوریت در برف و سرما کو؟
سوزی کز آن آهنگ گرما ساز می کردی؟
دلتنگ آن اطوار شورانگیزم ای زیبا
کاش آن چنانکه پیش از اینها بازمیکردی
کاش آسمان را نای بارشهای رحمت بود
کاش از دل اندوه خود پرواز می کردی
!
غمگینم از این بهمن اردیبهشتی ...
میترسم از فردای زندگی...
شرمسارم از نکرده ها و کرده هایی که این همه آشفتگی را سبب شده...
شعر هم کلید بغض مانده در گلو نشد انگار...
*****
برچسبها: شعرهای من
+ نوشته شده در سه شنبه ۲۱ بهمن۱۳۹۳ساعت ۲۱:۵۶ بعد از ظهر توسط سایه
۹۴/۰۸/۱۱