گاهی من...

روزنوشته ها

گاهی من...

روزنوشته ها

گاهی من...
آخرین نظرات
دوشنبه, ۱۱ آبان ۱۳۹۴، ۰۸:۳۲ ق.ظ

خانه رسولیان 2


این مطلب ادامه این یکیست.

 

ازدواج آسمان و زمین را دیدم

 پیوند ماده و معنی را شاهد شدم

جهان را خانواده ای بزرگ یافتم از پیوند وجود و تعین ها

  وجودی که بر همه عاشق است

و پیمانه ها را در حد گنجایش پر میکند 

خانه رسولیان را معماری نکاح یافتم,

 جهانی کوچک که نماینده ای از شئونات مختلف هستی است  

جهانی که همه در خود جمع آورده

و از آنها « یک»  می سازد و عقد «‌یکتایی»  را جاری می کند .

می داند که پایان بشر

 بشره اش نیست

و هر چه را که بفهمد و بخواهد جزئی از او می شود

میداند که بشر را پایانی نیست

و سر آن دارد که این بی پایانی را پاس دارد و هندسه دان آن باشد

 مادری می کند دست می گیرد و پا به پا می برد

تا همه چیز را خوب خوب بفهماند و خواستن را بیدار کند .

 نشانت  می‌دهد تا بخواهی

و چون خواستی به یاد آوری که بخشی از توست

به یاد آوری که در این خانه

با همه خویشانت و با همه خویشت و با خودت زندگی می کنی.

 


برچسب‌ها: معمارانه های من
+ نوشته شده در چهارشنبه ۲۲ مرداد۱۳۹۳ساعت ۱۸:۲۲ بعد از ظهر توسط سایه 
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۸/۱۱
نجمه عزیزی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی