گاهی من...

روزنوشته ها

گاهی من...

روزنوشته ها

گاهی من...
آخرین نظرات
دوشنبه, ۱۱ آبان ۱۳۹۴، ۰۸:۴۰ ق.ظ

شهریار من

جایی در ناخودآگاهم باور دارم

که روزی شور بی پایان و تمام نشدنیم از کتاب شازده کوچولو را

در کتابی خواندنی و ماندگار میریزم...

بارها آن را خوانده ام با بچه هایم،

سر کلاس با شاگردام،

از روش تمرین داده ام  به خیلی ها هدیه اش داده ام

و احساس میکنم هنوز جای غوطه وری دارد...

این نوشته غریب مرا بیشتر به این باور رساند که این بشر نوشته هایش را زندگی میکرده...

 

 

 

+ نوشته شده در چهارشنبه ۲ مهر۱۳۹۳ساعت ۱۸:۱۲ بعد از ظهر توسط سایه 
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۸/۱۱
نجمه عزیزی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی