دوشنبه, ۱۱ آبان ۱۳۹۴، ۰۹:۰۶ ق.ظ
غم مخور...
دفتر شعر دبیرستانمو پیدا کردم!
برچسبها: شعرهای من
البته خیلی عمیق نبود گم شدگیش..
یک جایی ته ذهنم میدونستم کجا را باید بگردم،
گشتم و پیدا شد.
شعرهای اولین...
اونایی که اصلا دوست ندارم کسی بخوندشون،
از بس یاد خامی و بچگیم میفتم!
شعرهای طنز ضعیف و سر صفی
شعرهای مناسبتی
شعرهای عاشقانه آبکی که برای یار خیالی سر هم شده
خوب نیست آدم گذشته شو انکار کنه، یا شرمندش باشه
اما دوست داشتم نوجوانی شادتر و با معنا تری داشتم...
چن تا از آبرومندانه تراشو جدا کردم تا اینجا بنویسم
به امید روزی که همه خودمو دوست داشته باشم، حتی قسمتهای کج و کوله شو!
***
در غزل دستهایم چه بسته است
رشته حس شعرم گسسته است
زین همه بی پناهی احساس
شانه های غرورم شکسته است
در کمینگاه وزن و قوافی
کوچ مرغان حس دسته دسته است
از غزل گرچه دلخسته ام باز
یک غزل در نگاهم نشسته است
می نویسم روی دفتر آرام:
در غزل دست احساس بسته است؟؟
برچسبها: شعرهای من
+ نوشته شده در دوشنبه ۶ بهمن۱۳۹۳ساعت ۱۹:۱۷ بعد از ظهر توسط سایه
۹۴/۰۸/۱۱